سخنان وين داير-سری سوم
سخنان وين داير-سری سوم
شناخت لحظههايي كه با روشنبيني، فرسنگها فاصله دارد، آغاز تغيير مسير به سوي روشنبيني است.
همواره به ياد داشته باشيد كه شما همان ميشويد كه ميپنداريد بايد بشويد. بنابراين، انديشههايي كه بذر شك و دودلي را در كشتزار ذهنتان ميكارند، از خود برانيد.
از ياد نبريد كه چاشني زندگي، انجام كارهاي تازه است كه فقط با برانگيختن نيروي تخيل، عملي ميشود.
بين دانستن يك نكته و دانستن دربارهي آن نكته، تفاوت بسيار است.
به راستي، همهي معجزهها نتيجهي تغيير جهت از ترديد به سوي آگاهيست.
شما نميتوانيد با تلاش و كوشش ديگران، چيزي بياموزيد.
تا هنگامي كه ديدگاه ديگران را بر پايهي آگاهي خويش نپذيريد، حتي بزرگترين استادان جهان هم نميتوانند چيزي به شما بياموزند.
پيش از بيان درستي يك چيز و پيروي از آن، بكوشيد ذهن خود را به تجربهي مستقيم هر چيز متمركز كنيد.
از نيرو بخشيدن به چيزهايي كه به آن باور نداريد و ميدانيد كه براي شما مفيد و سودمند نيست، بپرهيزيد.
رهبران راستين، با نام و نشان شناخته نميشوند. نامها و نشانها برانگيخته از خودخواهي و خودپرستي است.
رهبران راستين، از باور مردم لذت ميبرند، در حالي كه دروغگويي، چربزباني و قدرت كه زاييدهي خودپرستي است، از نشانههاي رهبران دروغين به شمار ميرود.
پيش از كسب اعتماد ديگران، اعتماد خودتان را به آنان نشان دهيد.
هرچه خانهي دل را از آرامش بيشتر لبريز كنيد، آسيبپذيريتان در برابر دشمني و بدخواهي ديگران كمتر ميشود.
هر روز، سازش و آرامش بيشتري را به زندگيتان فراخوانيد.
از ياد نبريد كه در برابر هر كار غير انساني، هزاران كار برآمده از مهرباني و گذشت و خيرخواهي وجود دارد.
سنجش خود با ديگران در هر زمان و در هر شرايط، كاري پوچ و نابخردانه است.
به منش و ويژگيهاي خاص خود ارج نهيد و با انديشههايي كه شما را به سنجش فرا ميخواند، به رويارويي برخيزيد.
فراموش نكنيد كه شما با سنجش، افسار زندگيتان را به دستان افرادي كه خود را با آنان ميسنجيد، ميسپاريد.
انسان براي دستيابي به آسودگي خيال، رفاه، آسايش و همهي چيزهاي نيكو، تنها بايد خودش باشد و مسئوليت همهي احساسات خويش را بر دوش خود بگذارد.
اگر آن اندازه كه ميخواهيد بااستعداد و يا كارآمد نيستيد، به خود يادآور شويد كه اين وضعيت، به دليل كمبود و كاستيتان نيست، بلكه به سبب واكنش خاص و يا تجربهي شما نسبت به آن رويداد است.
روشنبيني؛ چيزي نيست كه در موقعيت نيلوفر آبي در غاري بر فراز قلهي هيماليا يافت شود و يا آن را از يك مرشد و با يك كتاب و يا يك دورهي آموزشي، كسب كنيد؛ بلكه صرفاً نگرشيست نسبت به هر كاري كه ميكنيد.
به باور من، آگاهي از زمانهاي بدون سازش و آرامش، يكي از روشهاي روشنبين شدن است.
هرگز ناگزير نيستيد آنچه را كه در درون و يا بيرون خود ميبينيد، دگرگون سازيد؛ فقط كافي است زاويهي ديدتان را دگرگون كنيد و راه گذر ضمير برتر خود را بگشاييد؛ اين است روشنبيني.
بخشودن، آسان، شاديبخش و از همه مهمتر، رهاييبخش است.
هنگامي كه بخشش و گذشت را ميآموزيم، نسبت به افرادي كه اسباب آشفتگيمان را فراهم آوردند و دشنام و نفرين، پيشكشمان كردند، در مرتبهي بالاتري هستيم.
تلاش كردن و نتيجه نگرفتن، بهتر از هرگز تلاش نكردن است.
پريدن در گرداب زندگي و تجربه كردن آشوب آن، بهتر از آن است كه از ترس غرق شدن، كنار بايستيم و فقط به آن بنگريم.
هرگاه سراپا مشتاق هدفي باشيد و همه جوره باور داشته باشيد كه ميتوانيد آن را انجام دهيد و از ارتكاب خطا ترس به دل راه ندهيد، خواستهي شما نميتواند از تحقق باز ايستد.
راه گريز از ترس و شكست، رويارويي و به مسخره گرفتن آن است، و نه خودباختگي در برخورد با نخستين پيامدهاي آن.
هر ناكامي و عقبماندگي، چنانچه با انديشهي مثبت ارزيابي شود، به جاي اينكه از بزرگي ما بكاهد، آن را نيرو ميبخشد.
شكيبايي، ميوه و ثمرهي باور، قاطعيت و خرسندي است.
اگر برخلاف تمايلات ژرف نسبت به يك چيز، هيچ كاري براي رسيدن به آن نكنيد، زهرآگينترين دانههاي افسوس و پشيماني را در كشتزار قلب خود ميكاريد و راه را بر جريان نيروهاي آفرينندهتان ميبنديد.
فراموش نكنيد كه تصويري كه از خود بر ذهنتان ترسيم ميكنيد، از وجود خودتان سرچشمه ميگيرد و هيچ كس ديگر در اين زمينه مسئول نيست.
ما بدون توجه به اينكه تا چه اندازه گمان ميكنيم بايد غمگين باشيم، آه بكشيم و گريه كنيم، نسبت به ميزان خنده و شادماني و سرخوشي زندگيمان، اختيار تام داريم.
آرمانها، انديشهها و مفاهيمي كه ما دربارهي خود داريم، جواني، شادابي و تندرستي ما را رقم ميزند.
اگر بخواهيد، ميتوانيد در هر زمينهاي خوب و ماهر باشيد و از آن، لذت ببريد.
شور و اشتياق خود را در زندگي نشان دهيد و به هر شكل ممكن، اين نيرو را بر جهان و انسانهاي پيرامونتان، بازتاب دهيد.
شما همواره ميتوانيد با كسالت و سستي، روح خود را به خوابي ژرف فرو ببريد و يا با تلاش و اشتياق، روحتان را تازگي ببخشيد و از حضورش در اين كالبد فيزيكي لذت ببريد.
جهان، مكاني نيكوست كه همه ميتوانند در آن خوشبخت شوند.
هنگام پريشاني و آشفتگي، از خود بپرسيد: "چگونه ميتوانم با تغيير باورهايم در مورد امور، پريشانيام را از بين ببرم؟"
تا زماني كه بذر مهر و محبت را در كشتزار دل پرورش ندهيم، احساس كامروايي نميكنيم.
خواندن و مطالعه كردن، سبب ميشود كه تجربههاي زندگي شما در همهي زمينهها، ژرفتر و غنيتر شود.
هرگاه با مسالهاي كه حل شدني به نظر نميرسد، روبرو ميشويد، به خود يادآور شويد كه حل و فصل آن در گرو يك واكنش مناسب است.
هنگام انجام كارهاي بزرگ، برخي از رفتارهاي ناشي از خودبينيتان را مهار كنيد.
كردار، كارآمدترين شيوه براي آموختن است و نه پند و اندرز.
سخني كه با كردار، پشتيباني نشود، اندرزي پوچ و ناكارآمد است.
با رفتار و كردار خود، به ديگران درس ميدهيد و هدفهاي خود را بيشتر برآورده ميسازيد؛ در حالي كه همهي واژههاي يك فرهنگ لغت، چنين كارآيياي ندارند.
شما در ذهنتان همواره از اين آزادي برخورداريد كه در سازش و آرامش، غوطهور شويد.
ذهن شما مسئول تندرستي و آرامش شماست.
هيچ چيز و هيچ كس، بيرون از وجودتان نميتواند بدون خواست شما دلگيرتان كند.




